پشــت چیز های ساده پنهان می شوم که پیدایم کنی
اگر هم پیدایم نکنی خود چــیز ها را پیدا می کنی
لــمس می کنی هر چه را که من لمس می کنم
و چنین نقش دست هـــایمان با هم یکی می شود....
دخترک رفت ولی زیر لب این را می گفت:
" او یقیناً پی معشوق خودش می آید ! "
پسرک ماند ولی روی لبش زمزمه بود:
..." مطمئناً که پشیمان شده بر می گردد ! "
...
عشق قربانی غرور است هنوز
دلمممممممممم گرفتههههههههههههههههههههههههههههههه
از آسمون فرستاد خدا يه ماه زيبا
يه کيک خيلي خوش طعم ،با چند تا شمع روشن
يکي به نيت تو يکي از طرف من
الهي که هزارسال همين جشنو بگيريم
به خاطر و جودت به افتخار بودن
تو اين روز پر از عشق تو با خنده شکفتي
با يه گريه ي ساده به دنيا بله گفتي
ببين تو آسمونا پر از نور و پرندس
تو قلبا پر عشقه رو لبا پر خندس
تا تو هستي و چشمات بهونه س واسه خوندن
همين شعر و ترانه تو دنياي ما زندس
واسه تولد تو بايد دنيا رو اورد
ستاره رو سرت ريخت تو رو تا آسمون برد
اينا يه يادگاري توي خاطره هاته
ولي به شوق امروز مي شه کلي قسم خورد
تولدت عزيزم پراز ستاره بارون
پر از باد کنک و شوق ،پر از اينه و شمعدون
الهي که هميشه واسه تبريک امروز
بيان يه عالم عاشق ،بياد هزار تا مهمون
نظرات شما عزیزان:
|